نوشته شده توسط : ع. رضایی پور

حوزه انتخابیه رشت
1-سید علی آقازاده
2-مهناز ابراهیم‌زاده
3-اسکندر احمدپور
4- عادل ایمانی پرشکوه
5-پیمان پورعلی شارمی
6- حسن تامینی
7- غلامعلی جعفرزاده ایمن‌آبادی
8-صادق جعفرپور کلوری
9- علی‌محمد جلوه
10- سید حسین حدائقی
11- فاطمه دانایی کیاسرایی
12- غلامرضا خانکشی‌‌پور
13-آصف داداشی
14-مهدی رمضانی درویشی
15- مسعود زهرابی
16-محمدرضا زیبایی
17- مجتبی شفیعی کاسی‌احمدانی
18- نظر علی علیزاده
19-حجت‌الاسلام نادر غلام‌ حضرت حجت
20- محمود فضلعلی
21- علیرضا کاشفی
22- محمدرضا کاظمی
23- جبار کوچکی‌نژاد
24- سید محمد مرتضوی
25- باقر مقتدر شعار ابراهیم سرائی
26- سید رضا موسوی‌روزان
27- مظفر نامدار
28- راضیه نجفی
29-حامد نصیری
30- محمد نظامی وطن‌دوست
31- محمد نعیمی جوینی
32- خسرو قربانی

حوزه انتخابیه آستارا
1- میثم ضارب‌نیا
2- عسگر غنی
3- علیرضا نعمتی
 4-صفر نعیمی‌رز


 حوزه انتخابیه آستانه‌اشرفیه
1- علی جعفری دهگا
2-کیوان حسن‌پور
3- علی حقیقت‌شناس
4- مهدی رحمدل
5- ساسان رستگار حسن‌کیاده
6- محمدعلی رمضانی دستک
7- علی سیرتی گوهری
8- محمد علی شعبانی حسن کیاده
9- سید مهدی صادق
10- علی‌نقی فرحمندبندری
11- محمد حسین قربانی

حوزه انتخابیه بندر انزلی
1- صادق برزگر
2-حسن خسته‌بند
3-عسگر صیاد نعمتیان
4- علی طاهباز

 حوزه انتخابیه رودبار
1- علی اسماعیل‌پور
2- رضا اکبرزاده
3- عبدالله امیری دوگاهه
4-حسین بکیان دوگاهه
5- نقی بیکی
6-عطاءالله حکیمی
7-مهرداد گودرزوند چگینی
8-عبدالله پورآقایی
9- محمد رضا مرشدی

حوزه انتخابیه  رودسر و املش
1-محمدمهدی رهبری
2- اسدالله عباسی
3- محمدعلی جانی‌شوکی
4- قاسم‌ خانی
5- سید غفور قنبری
6-مسعود مجیدی

حوزه انتخابیه صومعه‌سرا
1-شجاع اسرارپوش پیرسرایی
2- فاطمه تجربه‌کار عربانی
3- حمید رضا خصوصی
4-سیدکاظم دلخوش
5-محمدتقی رنجبر
6- سید اصغر قاسمی فتمه‌سری

حوزه انتخابیه تالش
1- مصلحت آفتابی خطبه‌سرا
2-شادمان احمدی‌نژادرزدار
3-کریم اسلام‌دوست‌کار بند
4-نعمت‌الله اصلانی
5- رضا حق‌جو
6- نسرانه ذوالفقاری
7- احسن‌الله رادمهر
8- محمدرضا سلامی
9-محمود شکری
10- سید شفیع شفیعی‌شالکه
11- نعمت‌الله علی‌نیا مریان
12- ابراهیم فرجی طولارود
13- بهمن محمدیاری
14- سید رحیم‌الله میرکاظمی
15- مجید نیکخوی
16-منصور یوسفی‌جوکندان

 حوزه انتخابیه فومن و شفت
1- ناصر اشرافی
2- داود انصاری شیخ‌محله
3- خلیل بهروز‌فر
4- ناصر عاشوری
5- کیوان میرزایی

حوزه انخابیه لاهیجان و سیاهکل
1- اسمعیل بابایی
2- تقی حیدردوست
3- علی‌نقی خانی‌پور راد
4-کامل خیرخواه
5- هادی رفیع‌پور
6- هادی صدیقی
7- کام‌بخش فرحمند حبیبی
8- رسول فرخی
9-یوسف قاسمی
10- روح‌الله مدامی
11- ایرج ندیمی
12- ذبیح‌ نیکفر لیالستانی
13- حسن هادی‌پور
14- حمیدرضا وزیری


حوزه انتخابیه لنگرود
1-حسن اخگری
2-مهرداد لاهوتی
3- سید گل‌آقا پورعباس
4- قربانعلی جهاندیده
5- علی روستایی
6- علی شفیعی
7- عسکر فزونی
8- حسن کریمی مریدانی
9- باقر منفرد فتیده
10- محمدعلی حیدری

این مقام مسئول خاطر نشان کرد: در گیلان 202 نفر داوطلب نمایندگی مجلس نهم شده بودند که از این تعداد صلاحیت 119 نفر تایید شد و 26 نفر انصراف دادند و بقیه نیز نتوانستند تایید صلاحیت خود را بگیرند.
 



:: بازدید از این مطلب : 212
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 8 اسفند 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ع. رضایی پور

با آغاز سده بیستم میلادی، اماکن باستانی در گیلان، مانند تپه مارلیک (نزدیکی دره گوهر دشت)، مورد توجه ویژه باستان شناسان قرار گرفت. در حفاری‌های انجام شده در تپه مارلیک (که قدمتی ۳۰۰۰ ساله دارد) ظروف سفالین، مجسمه‌های کوچک از طلا، نقره و برنز و اسلحه‌های برنزی کشف شد. همچنین کاوش‌هایی که طی سالهای ۱۹۶۱-۱۹۶۲ میلادی انجام گرفت، به کشف آرامگاهی پادشاهی انجامید. کلکسیون قابل توجهی از جواهرات نیز از این آرامگاه‌ به دست آمد. طرز ساخت این اشیاء و وفور طلا و نقره در این آثار باستانی، خبر از خبرگی سازندگان و ثروتمندی مردمان گیلان میدهد. اسکندر نتوانست گیلان را فتح کند.



:: بازدید از این مطلب : 150
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ع. رضایی پور

 

به نظر می‌رسد که گیله‌ها حدود ۲۰۰۰ سال پیش وارد ساحل جنوبی دریای خزر شدند و همراه با دیلمیان در خاور سفید رود سکنی گزیدند. در هجوم عرب‌ها گیلان به اشغال آنان در نیامد. هر چند که منابع خلفا عباسی خبر از پرداختن مالیات از سوی گیلانی‌ها میدهد به نظر می‌رسد که ایشان مردمان باختر سفید رود بوده‌اند و مردم خاور سفید رود هیچگاه زیر کنترل آنها نبوده‌اند. تغییر دین به اسلام پس از ۳۰۰ تا ۴۰۰ سال از ورود آن به ایران آغاز شد. همچنین دودمان بوییان در سده چهارم از لاهیجان بر خواستند که نواحی مرکزی و غربی ایران و فارس را از تصرف خلفا آزاد کردند.



:: بازدید از این مطلب : 161
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ع. رضایی پور

 

اقتصاد گیلان، بر پایه کشاورزی، دامداری، صیدماهی و پرورش زنبور عسل و کرم ابریشم استوار است. مهم‌ترین محصولات کشاورزی شامل برنج و چای می‌باشد، که در شهرهای مختلف گیلان، از جمله لاهیجان و رودسر کشت می‌شوند. زیتون نیز از دیگر فرآورده‌های زراعی است که کشت آن در شهرستان رودبار رایج است. مراکز مهم صید ماهی عبارتند از بندرآستارا، بندرکیاشهر و بندرانزلی. مهم‌ترین مراکز پرورش زنبور عسل عبارتند از اشکور بالا و پایین، عمارلو، دیلمان و تالش. دامداری نیز در مناطق کوهپایه‌ای انجام می‌شود. گندم و جو، بادام‌زمینی، توتون و فندق نیز از دیگر محصولات زراعی گیلان می‌باشند که هنوز نیز به صورت انبوه در نقاط مختلف استان کشت می‌شوند

:: بازدید از این مطلب : 192
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ع. رضایی پور

 

گیلان به طور سنتی از سوی مردم بومی به عنوان سرزمینی شامل دو منطقه مجزا که به وسیله سفیدرود از هم جدا می‌شوند شناخته می‌شود. نویسنده حدودالعالم از مردم دو منطقه با عنوان این سوی رودیان و آن سوی رودیان نام می‌برد و روی شخصیت ستیزه جوی مردان اش تاکید می‌کند، که در نبردهای بین روستاها که تا زمانی که سن بالا، آنان را به متعصبانی مذهبی تبدیل کند، تنها پیشه انهاست، ظاهر می‌شود. منابع جدیدتر عمدتاً به لغتهای محلی بیه پیش و بیه پس اشاره می‌کنند. (واژه گیلکی بیه به معنای آب، بازمانده‌ای از لغت قدیمی ایرانی آو است)[۱۱]

مناطق عمده حاکمان خود شان را داشتند که اغلب در حال جنگ با همدیگر بودند. اما با هم همکاری می‌کردند تا از نزدیکی به قدرتهای خارجی دوری کنند. کوههای بلند با گذرگاههای باریک پرپیچ و خم، جنگلهای غیر قابل تسخیر، بارانهای فراوان، و اقلیم نامناسب، موجب می‌شد فاتحان قدرتمند، خیال کنند عاقلانه‌است تا به یک نشانه اتحاد (مثلاً بازدید از بارگاه)، و پرداخت منظم خراج، قناعت کنند. بنابراین تا زمانی که موفق می‌شد یک حکومت خودمختار بماند، منطقه‌ای شد مطلوب پناهندگان سیاسی، از جمله شاه اسماعیل صفوی که در جوانی و پیش از رسیدن به قدرت به مدت ۶ سال در گیلان پناهنده شد.

گیلان، تنها منطقه‌ای در ایران بود که در دوره حکومت مغول، وقتی همه کشور واقعاً مستقل مانده بود و حتی پس از اشغال پرهزینه آن توسط الجایتو همان طور باقی ماند. هیچ حاکم مغولی به گیلان فرستاده نشد، در عوض؛ ایلخان به فرمانروای بیه پیش اجازه داد کل منطقه را زیر فرمان خود در آورد و به نشانه حسن نیت یک دختر مغول به او داد.[۱۲]

در اواخر سده ۱۵ و اوایل سده ۱۶ میلادی، گیلان تحت سلطه اعضای دو خاندان محلی بود. بیه پس (به مرکزیت فومن؛ و بعداً رشت)، یک منطقه سنی، که توسط امیره دباج شفیعی از خاندان دباج/عشقوند اداره می‌شد، که اصل و نسب اش را به پادشاهان ساسانی و پیش از آن می‌رساند، و در همان زمان، ادعای تبار از اسحاق نبی می‌کرد. بیه پیش (به مرکزیت لاهیجان)، عموماً شیعه، و تحت فرمان کارکیا میرزا علی، سیدی از خاندان شیعه زیدی امیرکیایی، خانواده‌ای از نسبتاً نوپادشاهان، بود، گرچه حتی یکی از اعضای آن هم در داشتن ادعای اصل و نسب ساسانی شک نداشت.[۱۳]

شاه اسماعیل صفوی جوان، بنیانگذار سلسله صفوی، به گیلان پناه آورد، جایی که در آن شش سال (و به گفته لاهیجی هشت سال) ماند، قبل از این که فروپاشی امپراطوری آق قویونلو، که به او فرصتی که دنبال اش بود تا تخت پادشاهی ایران را در سال ۹۰۵ شمسی تصاحب کند را داد. اسماعیل از ماندن نزد امیره اسحاق، که توسط مشاوران برای او تعیین شدن اجتناب کرد، احتمالاً به خاطر این که نمی‌توانست به یک سنی اعتماد کند. به هر حال، او به آسانی، دعوت حاکم عالی مقام وقت گیلان، کیا میرزا علی شیعه از لاهیجان را، که با آق قویونلو بارها جنگیده بود، پذیرفت. شاه اسماعیل، خشمگین از تمرد حسام الدین که به نظر می‌رسید خراج منظم را هم نپرداخته بود، تصمیم گرفت او را مجازات کند. یک ارتش صفوی از گیلان عبور کرد و شروع به تاراج این دیار کرد. گسکر و کوچصفهان فتح شدند، و ارتش وانمود کرد به سوی رشت حرکت می‌کند. حسام الدین، که به خوبی از بی رحمی شاه اسماعیل در مجازات دشمنان شکست خورده آگاه بود، که تلاش کرد تا شاه را راضی کند، از شیخ نجم الدین که در عین حال از حسام الدین هدایای باارزشی گرفته بود و هم دیگر توان تحمل بارانهای پیوسته را نداشت، خواست تا اردوکشی را خاتمه دهد. او ناگهان ترک کرد، ارتش را باقی گذاشت و به شیخ نجم الدین اجازه داد مساله را بین این دو را طبق صلاحدید خودش فرونشاند.

در ۹۳۵ خان احمد خان به قزوین، پایتخت، رفت تا تابعیت خود را به شاه طهماسب جوان اعلام کند. به ترغیب شاه طهماسب، او مذهب زیدی خود را ترک کرد و شیعه اثنی عشری را پذیرفت، مذهبی که او تلاش کرد پس از بازگشت اش به گیلان، بر رعایای اش تحمیل کند.

:: بازدید از این مطلب : 267
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ع. رضایی پور

در گيلان بويژه در روستاها، بيشتر از هر جای ايران مهرگان جشن گرفته می شود. زمان همه اين جشنها مصادف است با پايان فصل برداشت محصولات کشاورزی. در واقع اين جشنها مراسم سپاسگذاری از ايزد مهر و بار آوری است که ياور چند هزار ساله ی دهقانان در امر کاشت و برداشت می باشد. در بسياری از روستاهای گيلان جشن خرمن در اين ايام برگزار می شود.

در توسکامحله قاسم آباد در گيلان هر سال در سه آدينه مردم در شاه شهيدان جمع شده و جشن می گيرند. در آدينه آخر که جشن مهرگان اصلی هست مردم بسياری از شهرها و روستاهای شرق گيلان و غرب مازندران نيز به آنجا می آيند. تا حدود بيست سال پيش دختران و پسران روستايی در اين روز بهترين لباسهای خود را، چون ايام نوروز، می پوشيدند. مبدا بسياری از آشنايی ها و احتمالا پيمان تشکيل خانواده بين دختران و پسران مجرد همين آدينه در توسکامحله بود. در همين ايام در گيلان و مازندران در چندين آدينه پياپی مراسم کشتی گيری برگزار می شد و در آدينه آخر با گذاشتن برُم ( داربست يا نردبانی که جوايزی مثل پيراهن، ظرف و مشابه را به آن آويزان می کردند) به کشتی گيران برنده جايزه می دادند. اواخر تابستان و اوايل پاييز، در ايام خرمن محصولات کشاورزی که هوای آفتابی از ضروريات می باشد، هرگاه ابر و بارندگی زياد مانع اين کار شود در روستاهای شرق گيلان نوجوانان با رقص و پايکوبی از خورشيد می خواهند که با تابش گرما آفرين خود کشاورزان را ياری دهد. معمولا يک نفر با گذاشتن يک دُم که از ساقه برنج درست می کنند نقش اهريمن يا همان ايزد ملعون هوم را بازی ميکند و می رقصد و بقيه دورش جمع شده و با دست زدن و هو کردنش همزمان می خوانند:" ای خدا آفتاب بنه / منگ منگتاب بنه" و بدينسان خورشيد را به تابيدن دعوت می کنند. به در هر خانه روستايی که می رسند صاحب خانه اندکی برنج در توبره يا کيسه ای که به گردن ملعون آويزان هست می ريزد. بعد برنج را به بقالی محل داده و او نيز بهای برنج را با نخودچي، کشمش، شکلات و يا ديگر تنقلات می پردازد.[۱۷] پس از پیروزی عرب های مسلمان بر ایرانیان،‌ گیلان به مأمن علویان تبدیل شد . در حدود سال 290 هجری قمری، مردم گیلان و دیلم کم کم به مذهب علویان روی آوردند و در گسترش آن نیز کوشش بسیار کردند.



:: بازدید از این مطلب : 171
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ع. رضایی پور
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ع. رضایی پور

 



:: بازدید از این مطلب : 285
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ع. رضایی پور

موزه‌ی میراث روستایی گیلان در زمینی به مساحت حدود 263 هکتار، در پارک جنگلی سراوان، واقع در کیلومتر 18 جادۀ رشت- تهران در دست اجراست. فکر تأسیس موزه، پس از زمین لرزه‌ی خرداد1369 گیلان که روند تخریب بناهای سنتی را شدت بخشید، شکل گرفت. اما فاز مطالعات مقدماتی آن، از اوایل سال 1381 آغاز شد. ابتدا، مطالعات گسترده جهت مکان‌یابی مناسب برای اجرای پروژه انجام شد. پس از بررسی‌های فراوان، پارک جنگلی سراوان، به علت دارا بودن توپوگرافی مناسب و مشابه گیلان، دسترسی آسان و وجود تأسیسات زیربنایی مناسب به عنوان محل اجرای پروژه انتخاب شد. در همان زمان، آموزش نیروهای مورد نیاز انجام گرفت. بخش معماری این موزه، مجموعه‌ای است که قدمت بناهای آن به طور متوسط به 150 سال می‌رسد. هدف موزه‌ی میراث روستایی گیلان، تنها انتقال بناهای روستایی نیست، بلکه حفظ فرهنگ بومی، فن ساخت و دانش نانوشته‌ای است که در روستاهای گیلان وجود داشته است. در این مجموعه، علاوه بر معماری روستایی مناطق مختلف استان، سایر عناصر فرهنگی مربوط به ابزارهای زندگی و کار، خوراک، پوشاک و ... هم به نمایش درخواهد آمد. در طراحی سایت، محل‌های جداگانه برای رستوران‌ها، چای‌خانه‌ها، بازارها، مساجد، مزارع و باغ‌های چای، شالیزار، کارگاه‌های آموزش و تولید صنایع‌دستی، نظیر گمج‌سازی و سفالگری، مرواربافی، رشتی‌دوزی و ...، محوطه‌ی بازی‌ها و نمایش‌های سنتی برای برگزاری کشتی‌گیله‌مردی، ورزاجنگ، لافندبازی و ...، مراکز تحقیقات کشاورزی و دامپروری، پژوهشگاه معماری و مردم‌شناسی، پارک کودک، باغ‌های پرورش گیاهان دارویی و درختان بومی، اردوگاه تفریحی، معماری چوب ملل و دو مجموعه‌ی مهمان‌پذیر با الهام از معماری روستایی به ظرفیت 150 واحد 3 تا 5 نفره، در نظر گرفته شده است.اساس کار جهت انتقال بناها به این ترتیب است که، ابتدا، گروهی از کارشناسان جهت شناسایی بناها به روستاها اعزام می‌شوند، تا همه‌ی گونه‌های معماری حوزه‌های یاد شده در موزه، دوباره‌چینی شوند. بناهای دارای ارزش برای انتقال به موزه‌ شناسایی و مطالعه می‌شوند. این مطالعات شامل مردم‌شناسی و معماری است. پس از تکمیل مطالعات، بنا برداشت معماری و پلاک‌گذاری می‌شود تا دوباره‌سازی آن میسر شود. پس از واچینی و انتقال مصالح به موزه، به نام اهدا کننده یا فروشنده‌ی بنا در محل طراحی شده دوباره‌چینی می‌شود. مساحت مجموعه موزه‌ای، بالغ بر 45 هکتار است، که در هسته‌ی مرکزی سایت، قرار گرفته است.[۲۲]

موزه رشت

موزه شهر رشت، سابقاً خانه میرزا حسین خان کسمائی آزادیخواه، شاعر و روزنامه نگار معروف و از رجال دوره مشروطیت و نهضت جنگل بود.موزه رشت ( تأسیس در سال 1349 ) واقع در خیابان طالقانی ـ روبروی زایشگاه دکتر فامیلی می‌باشد.درحال حاضر سه موزه رشت، میراث روستایی در سراوان و چای در لاهیجان به عنوان موزه‌های تحت نظارت سازمان میراث فرهنگی هستند.[۲]



:: بازدید از این مطلب : 149
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ع. رضایی پور

 

زبان گفتاری بیشینهٔ مردم گیلان، گیلکی است و حدود سه میلیون نفر، متکلم دارد. نواحی باختری و شمال باختری گیلان، تالشی‌ زبان است و از زبانهای دیگری که تکلم می‌شود، می‌توان که به کردی اشاره نمود. همچنین، در برخی نواحی، مانند آستارا و منجیل، از زبان آذری استفاده می‌شود. علاوه بر زبانهای مذکور، در این استان، گویشورانی به زبان کولی‌ها نیز وجود دارند..[۲۵] همچنین کرمانجی که از گویش‌های کردی‌ست در فاراب و کرمانج عمارلو به ان گفت‌وگو می‌شود.[۲۶]

گیلکی


حدود سه میلیون نفر در گیلان گیلکی را به عنوان زبان اول یا دوم گپ می‌زنند. گیلکی دارای دو گویش عمده خاوری و باختری است که سفیدرود مرز بین متکلمان این دو گویش است.[۲۵] گیلکی از نظر زبان‌شناسی، به شاخه شمال غربی زبان‌های ایرانی تعلق دارد. در میان اشعار گویندگان بعد از اسلام به آثاری برمی‌خوریم که به گیلکی کنونی نزدیک است. هم‌چنین در گذشته کسانی را که ترانه‌های گیلکی می‌خواندند پهلوی‌خوان می‌نامیدند.[۲۷]

۱. گیلکی خود سه گونهٔ عمده دارد. الف. گونهٔ گیلکی شرق گیلان (بیه‌پیش) در منطقه‌ای محدود از شمال به دریای خزر، از جنوب به بلندی‌های سیاهکل، از غرب به آستانه اشرفیه و حسن‌کیاده تا مرزهای کوچصفهان و از شرق به لنگرود و رودسر که به تدریج به گویش مازندرانی می‌آمیزد. ب. گونهٔ گیلکی رشت (بیه‌پس) که در رشت، خمام، بندر پهلوی، فومن و شفت به آن سخن می‌گویند. ج. گونهٔ گالشی. گونهٔ دیگری از گونه‌های گیلکی است که مردم نواحی کوهستانی شرق گیلان و غرب مازندران، به آن سخن می‌گویند.[۲۸] در استان گیلان انتشارات و رسانه‌های جمعی متعددی به گیلکی وجود دارد. از نظر دستور زبان تفاوتهای زیادی بین گیلکی و فارسی استاندارد وجود دارد مانند نحوه قرار گرفتن موصوف و صفت که در گیلکی بر خلاف فارسی صفت پیش از موصوف قرار می‌گیرد.[۲۵]

 

رودباری، تالشی و تاتی 

گویش تاتی

، در

گیلان

، مشابه تاتهای

طارم علیا

در شمال استان زنجان می‌باشد.

گویش تالشی

نیز، خود به سه گروه شمالی، مرکزی و جنوبی تقسیم می‌شود که نوع جنوبی آن به تاتی نزدیک تر است. تاتی و تالشی، با همدیگر، به خانواده بزرگ تری از زبانها بنام زبانهای تاتی تبار (تاتیک) تعلق دارند. رودباری نیز، احتمالاً که نوعی زبان تاتی تبار می‌باشد که ساختاری

گیلکی

یافته‌است.

[۲۵] اکثر اهالی مناطق مذکور (منجمله رودبار الموت، رودبار قصران، طالقان، بومیان کرج، کوههای سمنان، ساوجبلاغ...) زبان را «تاتی» می شناسند و از دیدگاه علمی نزدیک ترین به تالشی است و بر پایه شواهد همان زبان آذری که با توجه به گویش گاه های آن همان زبان مادی یا دست کم شاخه اصلی آن است.

:: بازدید از این مطلب : 264
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 خرداد 1390 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد