نوشته شده توسط : ع. رضایی پور
یک هفته مانده به شب عید، چند نفر شب هنگام فانوس به دست میگرفتند و دو چوب برداشته به هم میکوبیدند و به حیاط خانه مردم میرفتند. به در هر خانهای که میرسیدند اجازة نوروزخوانی میگرفتند.نوروزی خوانها نیز اشعاری را در مدح ائمۀ اطهار(ع) میخواندند، بعد از آن صاحب خانه هدیهای مثل پول، برنج یا تخم مرغ به آنها میداد. آنگاه نوروزی خوانها از حیاط خانه به خانة بعدی میرفتند و این کار در تمام محل اجرا میشد. نوروزی خوانها معمولاً بعد از اجرای مراسم به صاحبخانه، یک شاخه شمشاد به عنوان نماد سبزی و نیکبختی، هدیه میدادند و اگر صاحبخانه در خانه حضور نداشت، شاخة شمشاد را بریکی از ستونهای ایوان خانه نصب میکردند. [۲۴] :: بازدید از این مطلب : 263 نوشته شده توسط : ع. رضایی پور
شعر و موسیقی از دیرباز با فرهنگ گیلانیان عجین بود تا جایی که در اکثر مراسم سنتی مانند مراسم عروسی (عروس بران، حنابندان و...)، مراسم پیشواز نوروزی (عروس گوله، نوروزی خوانی، آینه تکم و...) مراسم کشاورزی(نشاء، وجین و...) ترانههای خاصی خوانده میشد. به روایتی دیگر میتوان اینگونه بیان کرد که به دلیل طبیعت بکر و زیبای گیلان، مردمان این سرزمین از روحیهای حساس و هنرمندانه برخوردار بودند و به مدد این هنر زندگی سخت خود را به شیرینی میگذراندند.[۲۳] :: بازدید از این مطلب : 259 نوشته شده توسط : ع. رضایی پور
اسامی استانداران گیلان به شرح ذیل میباشد: دوره پهلوی (۱۳۵۷- ۱۳۰۴):
دوره جمهوری اسلامی ایران(۱۳۸۶-۱۳۵۷) : :: بازدید از این مطلب : 252 نوشته شده توسط : ع. رضایی پور
نام برخی از پرندگان گیلان: آبچلیک آوازهخوان - آبچیلک پاسرخ - آنقوت - ابیا - اردک اردهای - اردک تاجدار - اردک چشمطلایی - اردک دمدراز - اردک سرحنایی - اردک سرسیاه - اردک سیاه کاکل - اسکوتر بال سفید - اکراس - اکرت بزرگ - اکرت کوچک - الیکایی - باکلان - باکلان کوچک - بالابان - کبری - بلبل - بلدرچین - بوتیمار - بوتیمار کوچک - پرستو - پرستوی دریایی گونه سفید - پرستوی دریایی کوچک - پرستوی دریایی معمولی - پری شاهرخ - پلیکان - پیت تالابی - پیت خاکی - پیت درختی - پیفو - تنجه - توکاهو - جغد - چاق لق - چرخ ریسک - چک - چکاوک آسمانی - چکاوک پنجه کوتاه - چکاوک درختی - چکاوک شاخدار - چکاوک کوچک - چکاوک گندمزار - چلچلک پشتسفید - چلچلک گوشسیاه - چلچله دمگاه سفید - چلچله رودخانهای - چلچله کوهی - چنگه - چنگه نوک سیاه - چوب پا - حواصیل ارغوانی - حواصیل خاکستری - حواصیل زرد - حواصیل شب - خوس کوهی - خوتکا - خوتکای سفید - دارکوب خالدار بزرگ - دارکوب سبز - دارکوب سرسرخ - دارکوب سیاه - دارکوب کوچک - دلیجه - دلیجهکوچک - دمجنبانک ابلق - دمجنبانک خاکستری - دمجنبانک زرد - دم سرخ معمولی - زاغ بور - زاغ نوک سیاه - زاغی - زرده پره - زنبور خور معمولی - زیر آبروک - سار - سارصورتی - سارگچه - سارچه پابلند - سارچه جنگلی - ملیحه توقی کوچک - ملیحه کوچک - منقر تالابی - منقر سفید - سنگچشم پشت سرخ - سنگ چشم خاکستری کوچک - سنگ چشم کله سرخ - سهره - سینه سرخ - شاه بوف - شبگرد معمولی - صموه ابروسفید - صموه جنگلی - طاووسک - طرلان - عروس غاز - عقاب پرپا - عقاب تالابی - عقاب جنگلی - عقاب دریایی دم سفید - عقاب شاهی - عقابمارخور - عقاب ماهی گیر - غاز پیشانی سفید - غاز خاکستری - غراب - فاخته - فلامینگو - فیلاش - قرقاول - قرقی - قمری معمولی - قمری فریادکش - قوی سنگ - کاکایی سرسیاه - کاکایی صورتی - کاکایی نقرهای - کبک - کبوتر جنگلی - کبوتر چاهی - کرکس - کیشه بزرگ - کیشم کوچک - کیشم گردن سیاه - کلاغ ابلق - کلاغ سیاه - کله سبز - کفچه نوک - کورکور - کورکورخیالی - کوکو - گاو چرانک - گنجشک - گیلار - گیلانشاه بزرگ - لکلک سیاه - لیل - ماهی خورک کوچک - مرغ حق - مدگوس سفید - مدگوس کاکلی - مگس گیرها - نوک پهن - هدهد - یلوه آبی :: بازدید از این مطلب : 381 نوشته شده توسط : ع. رضایی پور
قلعه بندبن از مهمترین و زیباترین آثار باستانی گیلان است. قلعه بندبن، با برجی به ارتفاع ۱۲ متر، در روستای زیبا و کوچک بندبن در منطقه قاسم آباد گیلان واقع شدهاست. بندبن، روستائی زیبا و تاریخی است که در آن قلعهای سنگی، متعلق به دوران باستان وجود دارد. در ابتدای روستای بندبن امامزاده ای واقع است که محل زیارت مومنین میباشد. قدمت قلعه بندبن به صدها سال پیش باز میگردد که ساکنان این نقطه جغرافیائی، از آن بهعنوان قلعه دفاعی در برابر حملات دشمنان دریائی خود استفاده میکردند و از حوالی آن گنجینههای بسیاری کشف شدهاست. در زیر این قلعه، راهها، راهروها و دالانهایی برای تردد وجود داشتهاست که نقشه زیرزمینی آن، در حال حاضر، موجود نیست.در معماری این قلعه، از مواد و ترکیبات خاص و کم نظیری استفاده شدهاست که با وجود رطوبت شدید هوا، در حاشیه جنوبی دریاچه خزر، آنرا تاکنون پابرجا نگاه داشتهاست. معماری بی نظیر آن، در کنار زیبائی چشم انداز قلعه، شگفتی کارشناسان یونسکو را سبب شده. چه اینکه، در ساخت این قلعه، از ترکیب خاصی از زرده تخم مرغ و ساروج، بمنظور استحکام میان سنگها استفاده شدهاست. برج موجود، بخشی از یک قلعه بسیار بزرگ بوده که برج نگهبانی آن، در بخش جنوبی قلعه و مشرف بر دهکده بندبن، هنوز هم کاملاً، سالم باقی ماندهاست.این برج سنگی، به قطر ۵/۴ متر، هشت سنگانداز سالم دارد. از خود قلعه جز یک دیوار سنگی با ملاط گچ به طول پنج متر و به پهنای ۱۲۰ سانتی متر چیز دیگری بر جای نمانده و بخش شمالی آن، توسط جویندگان گنج و غارتگران آثار باستانی ویران شدهاست. در جبهه خاوری، درب قلعه، به ارتفاع یک متر هنوز پابرجاست. :: بازدید از این مطلب : 255 نوشته شده توسط : ع. رضایی پور
شیرینیهای محلی گیلان
|
مواد لازم: مرغابی یا اردک یا مرغ محلی ـ مغز گردو ساییده شده ـ ترشی ( رب انار ـ رب گوجه فرنگی) ـ ادویه.
ابتدا گردو را در نـِمیار و با سنگ مشته میسایند تا کاملاًً له شده و روغنش در بیاید، (امروزه از آسیابهای برقی استفاده میکنند) سپس گردو را با رب انار، زرد چوبه و مقدار کمی آب، بر روی حرارت ملایم قرار داده و هر از گاهی نیز مقداری آب سرد روی گردو میریزید، تا روغن گردو در بیاید. معمولاً اگر از مرغابی یا مرغهای محلی استفاده کنند، آن را به همراه گردو میگذارند تا بپزد و اگر از مرغهای شهری استفاده شود، بعد از آب پز شدن و در پایان، مرغ را در ظرف گردو میریزند. در پایان وقتی غذا به روغن فتاد، یک قاشق مرباخوری رب گوجه فرنگی در قابلمه میریزند که این کار باعث رنگ خوش خورشت میشود. در بعضی از مواقع نیز چند عدد بادمجان را که به صورت ورقهای نازک بریده شده، سرخ نموده و جهت تزیین استفاده میکنند. در گذشته، در خورشت فسنجان همزمان با ریختن گردو، به عنوان ترشی مقدار قیسی و خرما نیز اضافه میکردند تا طعم غذا، اندکی ترش و شیرین شود.
مواد لازم: بادنجان، گوجه فرنگی، سیر، تخم مرغ، ادویه و رب گوجه فرنگی.
ابتدا بادنجانها را روی ذغال (امروزه چراغ گاز) کباب میکنند، سپس پوست سوخته آن را جدا کرده، با گوشت کوب و یا ساطور تخته(در گذشتهبه کار میرفت) میکوبند.آنگاه بادنجانها را با مقداری زرد چوبه در روغن تفت داده و سیر را نیز که قبلاً خرد و سرخ کردهاند، به آن اضافه میکنند. در تابستان و بهار مقداری گوجه فرنگی را ریز خرد کرده، به مخلوط سیر و بادنجان اضافه میکنند و در زمستان از رب گوجه فرنگی استفاده میکنند. وقتی گوجه (رب) نیز تفت داده شد، تخم مرغ را اضافه میکنند. برنج بیجارکله
مواد لازم: لوبیای خورشتی (پاچ باقلا)، شوید (خشک یا تر)، سیر خام ( برگ سیر)، تخم مرغ، ادویه، روغن.
ابتدا باقلیها را پوست کنده (از غلات سبز و پوسته دوم جدا میکنند)و همراه با سیر خلال شده یا برگ سیر خرد شده، با مقداری روغن در قابلمه( یا گمج که ظرفی گلی است و در گذشته کاربرد بیشتری داشته) کمی سرخ میکنند، سپس مقدار کمی زردچوبه وشوید به باقلی اضفه نموده و تفت میدهند. در پایان، یک یا دو لیوان آب به مواد اضافه نموده و بر روی حرارت ملایم میگذارند، تا وقتی که روغن غذا در روی قابلمه بالا بیاید، آنگاه تخم مرغ را اضافه میکنند.
در تهیه این غذا از گوشت استفاده نشدهاست، ولی نگران نباشید زیرا تخم مرغ یک جانشین مناسب برای گوشت است . انرژی حاصل از یک عدد تخم مرغ ۷۵ کالری است که معادل انرژی یک واحد ( ۳۰گرم) گوشت با چربی متوسط است .
لوبیای مخصوص باقلاقاتق نیز منبع پروتئین گیاهی خوبی است که همراه با تخم مرغ، باعث افزایش کیفیت پروتئین غذا در حد پروتئین گوشت میشود . این غذا را هم میتوان با پلو و هم با نان میل کرد . انرژی این غذا در کل ، ۲۷۲۸ کالری است که اگر توسط ۵ نفر میل شود سهم هر فرد از انرژی ۵/۵۴۵ کالری خواهد بود .
مواد لازم: سبزی (جعفری، گشنیز، اسفناج، تره، چغندر)، برنج، سیرخام، ترشی (آب نارنج یا آب انار)، آلوچه سبز، تخم مرغ، ادویه.
ابتدا سبزیها را با ساطور، ریز خرد میکنند. سپس به اندازه یک لیوان آب و نیم لیوان برنج (برای یک کیلو سبزی خرد شده) که قبلاً خیساندهاند، در قابلمه میریزند تا سبزی و برنج کاملاً پخته شود . سپس سیر را خرد کرده، با زردچوبه و روغن سرخ میکنند و به مواد داخل قابلمه اضافه میکنند.در آخر، در ترشی مورد علاقه، مقداری آرد برنج (گندم) حل کرده و به تدریج به خورشت اضافه میکنند. این کار سبب لعابدار شدن خورشت میشود. در پایان نیز تخممرغها را اضافه نموده، میل میکنند.
مواد لازم: کدو حلوایی، گردو، عدس، خرما.
ابتدا کدو را پوست گرفته، به قطعات ریز خرد نموده و با مقداری آب میپزند. عدس را نیز قبلاً آب پز کرده و به همراه کدوی پخته، با هاون یا گوشت کوب میکوبند تا کاملاً له شود. سپس گردوی سابیده شده را به همراه زردچوبه و روغن به مواد اضافه نموده و تفت میدهند و در آخر نیز خرما را از هسته جدا کرده، به مواد یاد شده اضافه میکنند.
- نوع اول:
مواد لازم: برگ سیر، سیر، شوید خشک، لپه، مرغ، تخممرغ، ترشی (آبغوره یا آب انار)، ادویه، روغن.
نخست برگ سیر را به همراه سیر رنده شده وشوید خشک، در روغن تفت میدهند. لپه آب پز شده را به مرغ آب پز شده، آب مرغ و ترشی مورد نظر اضافه کرده، به مدت نیم ساعت روی حرارت ملایم میجوشانند. بعد از جا افتادن خورشت، به تعداد مورد نظر تخممرغ اضافه میکنند.
- نوع دوم:
مواد اولیه: برگ سیر، تخممرغ، ترشی (آب لیمو)، مرغ یا مرغابی، ادویه.
ابتدا برگ سیر را خرد کرده، به همراه زردچوبه سرخ میکنند. سپس آب مرغ، ترشی و مرغ را به آن اضافه کرده و بعد از اینکه آب مرغ تبخیر شد، به تعداد مورد نیاز تخم مرغ اضافه میکنند.
مواد لازم: گوشت مرغ یا مرغابی، پیاز سرخ شده، آلوی بخارایی، رب گوجه ترش (آب انار یا آب نارنج)، بادمجان، گوجه فرنگی، ادویه.
مرغ آب پز شده را به همراه پیاز سرخ شده، رب و آلوی خیس داده شده، در روغن و ادویه تفت میدهند. سپس ۲ لیوان آب مرغ، به مواد اضفه نموده و روی حرارت ملایم میگذارند تا به تدریج آب مرغ تبخیر شود . در پایان نیز غذا را با بادمجان و گوجه فرنگی سرخ شده، تزیین نموده و میل میکنند. (در صورت نبودن آب انار، میتوان از ۱ تا ۲ قاشق غذاخوری رب انار به اضافهٔ مقداری شکر استفاده کرد.)
مواد لازم:
بادنجان قلمی ۸ عدد
گوجه فرنگی درشت ۵ عدد
آب غوره یک دوم لیوان
نعنای خشک یک قاشق غذا خوری
پیاز رنده شده ۳ قاشق سوپ خوری
گل پر یک قاشق غذاخوری
آب انار ۲ لیوان
طرز تهیه:
بادنجانها را میتوان کبابی کرد و یا در صورت دلخواه آنها را در فر به مدت نیم ساعت قرار داد تا نرم شوند. سپس پوست میکنیم و خوب ساطوری میکنیم.
در این زمان مقداری آبجوش روی گوجه فرنگیها میریزیم تا پوست آنها به راحتی کنده شود. سپس گوجهها را خرد کرده و کنار میگذاریم.
آنگاه بادنجان ساطوری شده را همراه با آب انار و آب غوره میگذاریم تا آهسته بجوشد و غلیظ شود. پس از آن گل پر، نعنا و پیاز رنده شده را ریخته و از روی شعله بر میداریم و با گوجه فرنگی خرد شده مخلوط کرده و در ظرف میکشیم. سپس با مقداری گردوی خرد شده تزیین میکنیم.
نکات تغذیهای :
بادنجان دارای انرژی کمی است زیرا بیشتر حجم آن را آب تشکیل میدهد. ۹۲ درصد وزن بادنجان خام را آب تشکیل میدهد. نصف لیوان بادنجان پخته فقط ۱۴ کالری انرژی و کمتر از ۵/۰ گرم پروتئین و حدود ۳ گرم کربوهیدرات دارد. محتوای مواد مغذی آن کم است و کمتر از ۵ درصد نیاز روزانه به مواد مغذی را برآورده میسازد.
مقداری فیبر، کلسیم، پتاسیم، اسید فولیک و سایر ویتامینها و املاح را داراست، ولی قابل ملاحظه نیستند.
به دلیل کالری پایین آن، برای افرادی میخواهند انرژی دریافتی و وزن خود را کاهش دهند، مناسب است.
استفاده از آبغوره و آب انار در این غذا، آن را خوشمزه کرده و نیز باعث افزایش اشتها میشود.
کوکوها
مواد لازم برای ۶ نفر مرغ پخته شده بدون استخوان یک عدد تخم مرغ ۲ عدد(در صورت داشتن پودر نان نیازی به تخم مرغ نیست) شوید خشک نصف قاشق غذاخوری جعفری تازه یا خشک یک قاشق غذا حوری پیازرنده شدهو آب گرفته شده یک لیوان نمک فلفل و زردچوبه و دارچین به میزان لازم
طرز تهیه: مرغ را قبلا با یک پیاز کوچک نمک و زرد چوبه گذاشته ایم پخته شود و سپس استخوانها را در آورده ایم و گوشت را ریش ریش کرده ایم . تمام موادرا داخل یک ضرف ریخته و کاملا آن را ورز می دهیم .یادتان باشد اگر از تخم مرغ استفاده نمی کنید حتمابا استفاده از پودر سوخاری یا پودر نان مواد را ۲۰ دقیقه بخوابانید تا کاملا به هم بچسبند . آن گاه در یک ماهیتابه روغن را داغ داغ کرده سپس مواد را یکدست داخل آن بریزید . در صورت استفاده از پیرکس و فر حرارت فر را روی ۳۵۰ درجه تنظیم کنید و حتماً پس از سرخ شدن یک طرف کوکو آن را برگردانید. هنگام مصرف گوجه فرنگی خرد شده با مایونز یادتون نره .
دیگر غذاهای محلّی گیلان عبارتاند از:
آش فاطمه الزهرا، خولی آش یا خالی آش (برنج + لوبیا چیتی) و ...
(خاویار ماهی)، ماهی شور، ماهی دودی و ...
۱- گیشه بری:بردن عروس به خانه داماد را به اصطلاح گیشه بری میگویند، که با هیجانترین قسمت از مراسم عروسی و نقطه اوج این مراسم است. در این هنگام صدای سازو نقاره، ترانه خوانی و مبارکباد فضا را آکنده میکند. اما گویی درضمیرفرهنگ جامعه نیز، همانند عروس که دارای دلی نگران و غم اندوه خداحفظی از دوران کودکی و نوجوانی)دختری(خود در خانه پدر است، دل نگرانی و تشویش وجود دارد و بنا به رسم، به صورتهای مختلف برای عروس بخت و اقبال خوب آرزو میکنند.
۲- نحوه اجرای گیشه بری در مناطق مختلف:در گیلان در مناطق مختلف مراسم گیشه بری با شیوههای خاصی انجام میگیرد. در شرق گیلان، نهالی را که از خانه پدر عروس کندهاند، همراهش میکنند و این نهال را عروس و داماد، با هم در خانه داماد میکارند. در بعضی از روستاهای غرب و شرق گبلان، مادر عروس پای خروسی را که از مادر داماد گرفته، با رشتههای رنگین ابریشمین به پای مرغ میبندد و آن مرغوخروس را با عروس همراه میکنند، تا در خانه داماد بند از پای آن بر گیرند و در لانهای که آماده کردهاند، جایشان دهند. در خیلی از نقاط گیلان نان وآرد را در سفرهای، به کمر عروس میبندند تا با خود خیر و برکت به همراه داشته باشدو به این ترتیب عروس عازم خانه بخت میشود، اما قبل از آنکه پا رااز خانه بیرون بگذارد، در هر منطقه بنا به رسم، برادر یا دایی عروس جلوی در را میگیرد تا چیزی از عروس بگیرد، و به آنچه دریفت کرده؛ درسری(در ماسال) ودائیانه(در نومندان و شرق گیلان) میگویند. اگر راه خانه داماد نزدیک باشد. عروس را پیاده میبرند و اگر راه دور باشد، مرکبش اسبی مزین و آراسته خواهد بود که البته باید نر و اخته نکرده باشد. در مناطق شرق گیلان(روستاهای کوهستانی دیلمان)، عروس از هر جوی آب روان که بگذرد، بخشی از مهریه خود را به فاطمه میبخشد و جمع این بخششها را ازمهریه او کم میکنند. در نیمه راه، داماد با دو تن ساقدوس و سلدوش به پیشواز عروس میآید و یک نارنج، پرتقال و سیب یا یک تکه قند به طرف عروس پرتاب میکند که مفهوم برکت خواهی و طلب نیک بختی درآن نهفتهاست.
سنت کشتی گرفتن و پهلوانی در همه حوزههای فرهنگی ایران پیشهای کهن دارد که درهرجای جغرفیایی با نام و شیوهای خاص اجرا میشود.از قبیل؛ کشتی چوخه خراسانی، کشتی مازندران و کشتی گیله مردی. در کتاب فتوت نامه سلطانی، از متون قرن نهم هجری آمده است: « اگر پرسند که کشتی چند نوع است؛ بگو دو نوع : اول قبض، دوم اضطرار. اگر پرسند که هر یک چگونه است: بگو: قبض، کشتی گرفتن اهل خراسان و عراق است که آن را شهری وار گویند و اضطرار، کشتی گیلان و شیروان و بعضی از آذربایجان است و آن را دیلم وار خوانند.» .
آنچه در این متن کشتی« اضطرار» یا « دیلم وار» نامیده شده، همان کشتی گیله مردی است و قدیمیترین خبرآن درکتاب « احسن التقاسیم فی معرفته الا قالیم »، تالیف مقدسی، درقرن چهارم هجری است. این ورزش سنتی در گیلان در هفته بازارها و در مراسم عروسیهای سنتی و در کنار روستاها و شهرهای کوچک برگزار میشود. میدان مصف پهلوانان فضای وسیعی است که « سبزه میدان » یا « سیمبر» نیز نامیده می شوند. کشتی گیله مردی همانند سایر کشتیها مراتبی دارد ودارای فنون و قوانین خاص و آداب و رسمهایی است. تازه کاران را « نوچه» و به اصطلاح محلی « تنگوله» می نامند و کشتی گیران میدان دیده و کار آزموده را « پهلوان» خطاب می کنند و درهرمحله و روستا نیز یکی از پهلوانان پیش کسوت، عنوان « سر پهلوان» را دارد. برگزاری کشتی روز وزمان مشخص ندارد. معمولاً کشتی گیران هر محل، با نظر سر پهلوان تصمیم به زور آزمایی میگیرند که در این صورت به شهرها و آبادیهای نزدیک خبر میدهند وکشتی گیران آن نقاط را برای انجام مسابقه دعوت می کنند.
مراسم آغاز و نحوه اجرا:
این مراسم دارای آغازی بسیار زیبا و دیدنی است با صدای ساز و نقاره همه اهالی محل را با خبر می کنند و جمعیت بسیاری دور میدان کشتی گرد میآیند و کشتی گیران هر محل در قسمتی از میدان در کنار هم قرار میگیرند که به طورمنظم و مرتب پهلوانان میزبان و مهمان دور میدان حرکت می کنند و درجلوی هردسته از مهمانان بنا به رسم، روی زانوی چپ خم شده و سر انگشتان دست را به خاک می سایند و می بوسند و بر پیشانی می نهند. آغاز مصف کشتی گیران گیلان با رجزخوانی که در اصطلاح محلی«خزومما» یا« فوز ما» نامیده میشود همراه است تعیین هماورد به طور آزاد با قبول دعوت به نبرد میباشد. پایان کشتی وقتی است که یکی ازدوطرف جز کف پا، نقطه دیگری از تنش با زمین تماس پیدا کند، که در این صورت شکست خورده و پهلوان پیروز با جست و خیز میدان را طی میکند و گاهی درمیان جمعیت دوران میزند وپول جمع میکند و معمولاً دوباره به میدان میآید و حریف می طلبد. جامه مخصوص کشتی، شلواری پارچه ای و تنگ و چسبان است که «لاسپاره» نامیده میشود. جایزه کشتی گیران « برم » است و شامل : پارچه, آینه، کیف پول، دستکش، جوراب، هن، سیب و نارنج و. . .می باشد.
بازی آهو چره تا حدود بیست سال پیش در منطقه شرق گیلان در شمار بازیها و نمایشهای مقدمه نوروز انجام میشد.در گروه آهو چره که شامل سه نفر، بازیگر نقش آهو، شعرخوان وتوبره کش میباشد محوربازی، اهو است که با وسایل مختلف، چیزی شبیه سر آهو یا بز درست می کردند. برایش شاخ و با مهره شیشهای چشم می گذاشتند. زنگوله به آن می آویختند و آن را به سر چوبی قرار میدادند. بازیگر نقش آهو کیسه یا گونی پارچه روی سر می کشید، تا بدنش پیدا نشود و از داخل آن کله آهو را که روی چوبی قرار داشته، بیرون میآورد. چنانکه به هیات حیوانی در آمده و با آن چوب می توانست سرش را حرکت بدهد. نفر دوم شعر می خواند و با چوبی که در دست داشته، نمایش را هدایت می کرد. نفر سوم تو برکش بود که هر سه با هم کوچه به کوچه، به خانههای ده رفته و نمایش را اجرا می کردند و هدایایی از مردم میگرفتند.شعری که معمولاً خوانده میشد از اینقرار بود:
آهو چره، آهو چره، ببین چقدر خوب می چره. آهو از باغ آمده، چریده و چاق آمده. آهو مرغانه خوره، صدتا به کمتر نخوره.
به اینجا که میرسید آهو غش می کرد و تا تخم مرغ یا چیز دیگری ازصاحبخانه نمیگرفت حالش جا نمی آمد.بعد از خواندن هربند، همان قسمت اول{آهوچره، آهوچره، ببین چقدر خوب می چره} به صورت واگرد{ترجیع بند} تکرار میشد. سپس خواننده بند دیگری را تکرار می کرد. با این کارها از صاحبخانه چیزهایی چون: برنج، تخم مرغ و شیرینی میگرفتند. این گروه کارشان را از غروب آغاز می کردند و درچند روستاو آبادی نزدیک را می گشتند.
این نمایش از شرقترین نقاط گیلان تا حدود تنکابن و روستای اطرف آن معمول بوده و امروز نیز کم وبیش معمول است.
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
متن دلخواه شما
|
|